به عنوان یه زن وقتی عکسامو میبینم هیچ ایرادی در خودم نمیبینم و فقط معصومیت و جذابیت میبینم.
برای همین در حیرتم چرا زنهای دیگه را بیشتر از من دوست داشتی؟
درحالیکه همه میگن اگه مردی تو را داشته باشه هرگز رهات نمیکنه.
واقعا نمیدونم.
چرا تهیه و حمیده و فهیمه و ناهید و پری و . را که همشون شوهر داشتن را بیشتر از زن شرعی خودت دوست داشتی؟
چرا دلت برا اونا میلرزید و برا من نمی لرزید؟
مطمئنم مادرت چیزخورت کرده بود وگرنه من که این همه خواهان داشتم چرا باید از طرف تویی که از هر لحاظ از من عقب بودی، طرد میشدم.
از روز اول هم مادرت و خواهرات و حمیده و تهیه چشم دیدن منو نداشتن.
خواهر تهیه طلاق گرفته و حتما میخوان تو را شوهر اون کنن.
واقعا میخوای شوهر چند زن بشی؟ حمیده؟ ناهید؟ تهیه؟ خواهر تهیه؟ فهیمه؟ پری؟ نویده؟ خواهر شوهر ناهید؟.
واقعا در حق من ظلم کردی و تا ابد مدیون قلب شکسته من هستی.
من بخاطر خودت که فکر میکردم درست و خوبی، زنت شدم و تو هیچی نداشتی.
و من از هر لحاظ بر تو برتری داشتم.از لحاظ تحصیلات و اقتصاد و فرهنگ و موقعیت اجتماعی و
و تو نه خونه داشتی و نه پول و نه ماشین و نه کار درست
فقط حیف من که سوختم و تباه تو نامردترین شدم.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه با فقر آشنايم كردي تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار دروني نيازمندان را درك كنم.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه باران تهمت ودروغ و ناسزا را عليه من سرازير كردي، تا در ميان طوفانهاي وحشتناك ظلم و جهل و تهمت غوطهور شوم، و ناله حقطلبانه من در برابر غرش تندرهاي دشمنان و بدخواهان محو و نابود گردد، و در دامان عميق و پرشكوه درد، سر به گريبان فطرت خود فرو برم.
و درد و رنج علي را تا اعماق روحم احساس كنم، علي بزرگ، علي نمونه، علي مظهر اسلام و عنايت و عبادت و محبت و ايمان و عشق و تكامل، كه با تمام عظمتش، و با تمام درخشش خيرهكنندهاش، بيش از هر كس مورد تهمت و دروغ و ناسزا قرار گرفت، و بيش از هزاروچهارصد سال تاريخ، و هزارها عبرت روزگار، هنوز هم هجوم تبليغات شوم طاغوتيان در اذهان اكثريت مسلمانان باقي مانده است و شخصيت بيهمتاي اين نمونه روزگار براي ميليونها بشر ناشناخته مانده است.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه مرا با درد آشنا كردي تا درد دردمندان را لمس كنم، و به ارزش كيميايي درد پي ببرم، و «ناخالصي»هاي وجودم را در آتش درد بسوزم، و خواستههاي نفساني خود را زير كوه غم و درد بكوبم، و هنگام راه رفتن بر روي زمين و نفس كشيدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پي ببرم و موجوديت خود را حس كنم.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه تو مرا در آتش عشق گداختي، و همه موجودات و «خواستني»ها را بجز عشق و معشوق در نظرم خوار و بيمقدار كردي، تا از كنار هر حادثه وحشتناك به سادگي و آرامي بگذرم. دردها، تهمتها، ظلمها، فشارها، و شكنجه ها را با سهولت تحمل كنم.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه لذت معراج را بر روحم ارزاني داشتي، تا گاهگاهي از دنياي ماده درگذرم، و آنجا جز وجود تو را نبينم و جز «بقاء»ي تو چيزي نخواهم، و بازگشت از «ملكوت اعلي» براي من شكنجهاي آسماني باشد كه ديگر به چيزي دل نبندم و چيزي دلم را نربايد.
جملات شریعتی درباره انسان
". رنج جانکاهی است گنج بودن و مجهول ماندن! گنج بودن و در ویرانهها فراموش ماندن! رنج بزرگی است علم بودن و عالم نداشتن! علم بودن و عالم نیافتن! زیبا بودن و نادیده ماندن، فریاد بودن و ناشنیده ماندن، نور بودن و روشن نکردن، آتش بودن و گرم نساختن، عشق بودن و دلی نیافتن، روح بودن وکالبدی نبودن، چشمه بودن و تشنهای ندیدن، پیام بودن و پیامبر بودن و کسی نداشتن، مثنوی بودن و خوانندهای ندیدن، چنگ بودن و پنجه نوازندهای نبودن. چه بگویم ؟ خدا بودن و انسان نداشتن!."
مجموعه آثار ۲۵ / انسان بی خود
خدایا قسم به این لحظه های صبح، آدم هایی که در نهایت نفهمی! قلبم را میشکنند و خودشان را به بی شعوری می زنند! قسم به امام حسین (ع) نمی بخشمشان.
یا امام حسین (ع) قلبم خون است. همه این نامردهارو به خود شما واگذار می کنم. مطمئنم بهترین منتقم مظلوم از ظالم هستید.
خدااااااااا می خوام فریاد بزنم از دست این آدم های بی شعور.
اینها که به خودشان اجازه میدهن بخاطر تنهایی ام توهین کنند و قلبم را بشکنند.
خدا به حق امام حسین (ع) قلبشان را بشکن.
دوستانی که لطف کردند و نظر خصوصی گذاشتند و راه ارتباطی تعریف کردند، ازشون بینهایت متشکرم.
و میدونم این فقط انسانیت این عزیزان را نشان میده.
اما متاسفانه حال روحی خوبی ندارم. شرمنده که نمیتونم بیام وب و تلگرام.
فعلا همینجا، تنها پناه قلب هزار تکه شده بانو هست.
خواهر خوبم از کامنت طولانی تان متشکرم. واقعا شرمنده ام کردید. همینکه وقت گذاشتید و آن همه را نوشتید، بزرگواری شما را نشان می دهد. امیدوارم همیشه سلامت و سربلند باشید.
برادرم از محبت های شما هم بینهایت متشکرم. از خدا می خواهم همیشه شاد و سلامت و سربلند باشید.
چون دیگر خودمو سربلند نمیبینم. واسه همین برای همه سربلندی آرزو می کنم.
اشک نمیذاره بنویسم.
باز هم برا الطاف دوستان تشکر می کنم.
حتما دعام کنید.
امام سجاد، زیباترین روح پرستنده ی تاریخ بشر و جامعه و فرهنگ ما
چند جمله را از متن صحیفه سجادیه را بدون انتخاب، می خوانم تا نشان داده شود که :
اولاً دعا به معنای آن نیست که وسیله ای باشد بی معنی از نظر خودش، یعنی برای اینکه ما چیزی بدست آوریم
ثانیاً دعا برای آن نیست که آن را جانشین مسئولیت های انسانی و عقلی خودمان بکنیم
ثالثاً در متن تشیع علوی، که مظهر مکتب نیایش و بنیانگذارش، امام سجاد -علیه السلام- زیباترین روح پرستنده ی تاریخ بشر و جامعه و فرهنگ ماست، نیایش مکتبی است که تجلیگاه عشق، آگاهی نسبت به جهان و عرصه ی نیازهای بزرگ انسانی است
رابعاً دعا، جهاد و مبارزه ی اجتماعی و جمعی در یک وضعیت ناهنجار اجتماعی است.
امام در صحیفه وقتی، صحبت از ذلت، و صحبت از آلودگی و عجز و خواری و امثال این حالات دعا کننده است می گوید: انا [من].
گاهی هست که چیزی را مثل نجات، فلاح یا خیر و توفیق به نعمت می خواهد، می گوید: برای ما.
وقتی که احسان وافر و فضل زیاد می خواهد، می گوید: آن ها، مسلمین. خودش را کنار می کشد. من متوجه شدم که این نشانه این است که امام سجاد -علیه السلام- به خاطر وضع زندگی اجتماعی خاصی که داشته، بخصوص آن فاجعه ی بزرگ که در جلوی چشمش گذشته -که هیچ انسانی آنچنان منظره ای را در اوایل جوانی ندیده- و بعد مسلماً بار سنگین این مصیبت و این اندوه تا آخر عمر بر دوشش بوده است، و زندگی اش نشان می داده که حتی در حرکت، کوچکترین نشانه ای، برای او عاشورا را تداعی می کرده و او را به ناله و فریاد و اشک می آورده است و بخصوص امام سجاد در دوره ای بوده، که حتی کوچکترین امکاناتی را که دیگر ائمه داشتند، نداشته است.
امام سجاد -علیه السلام- در شرایط خاصی است، که حتی امکان خوب مُردن هم برایش فراهم نیست. (زیرا شهادت به معنای خوب مُردن است) در زندگی امام سجاد شرایط خاصی فراهم آمده، که توانایی خوب مُردن را نیز -چنانکه پدرش داشته است- ندارد. و در چنین زجری که آدم، حتی، نتواند بمیرد، زندگی کردن مسلماً روح را در کوره ی رنج هایی می گذارد، که بیش از هر عاملی یک روح زلال، و شکسته و گداخته را که در کلمات و در تعابیر و احساس هایش متجلّی است، رنج می دهد.
برگرفته از کتاب #نیایش، ص ۱۷۰ - ۱۷۲
#مجموعه_آثار_8
#دکتر_علی_شريعتی
#سخنان_و_جملات_شریعتی
doctor_alishariati@
پست دی ۱۳۹۶: http://khodajanam.blogfa.com/post/68
من سخت مریضم
دلت نخواست بمونی
کاش عاشقیمون تا همیشه ادامه داشت
کاش نمیرفتی
خیلی التماست کردم برگردی اما نیامدی
فقط بدان بمیرم هیچ فرصتی برای جبران نیست
در تمام این ماهها به اندازه تمام عمرم گریه کردم و دردم، نبود تو بود
همیشه گریه میکنم برا تنهایی هام.اما تو تنها نیستی
جای من هست کسی که ماشین کنارت نشسته و دستاتو گرفته تا گرمت کنه اما کسی نیست دستای منو گرم کنه.
تو منو نابود کردی.فکر نکن اینطور ولم کردی روزهای خوبی در انتظارت است. اشکهام نمیذاره صورتت بخنده. من هر شب برا تنهایی ام ضجه میزنم اما تو خوش باش با دوستان و خانواده ات
کاش تمام فداکاری هام مثل فیلم میومد جلو چشمتمنتی نیست چون دوستت داشتم اما در مرام تو دوست داشتن زن یعنی خفت؟ یعنی عاق والدین شدن؟
به خدایی که اعتقاد نداری همه ها میگن: زن اولویت اول مرد باید باشه حتی جلوتر از پدر و مادر.اما تو بخاطر اونا منو ول کردی
حاجی منو تو عهدی عاشقانه بستیم این بود مردی تو؟ مردی یعنی فقط دل مادرت شاد باشه؟
حاجی من غمگینم و تمام غم هایم تقصیر توست.من اون دنیا ازت نمیگذرم
من دارم میمیرم اما تو شاد باش.چون شادی فقط برای توست
من زن ساده دل تو، تمام جوانی ام را به پای تو گذاشتم که حالا خودم باشم و خودم؟
تو مدیونی.مدیون تمام اشکهایم.مدیون تمام گریه هام و بی قراری هام
حاجی چرا سنگ شدی چرا دوستم نداشتی؟ چرا آینده دختری را تباه کردی؟ چرا مرد نبودی؟ چرا رفیق باز بودی؟ چرا فدایی خانواده 18 نفره ات بودی؟
انصافت کجاست انسان؟
به خدا حلالت نمیکنم.من آینده ای ندارم.چون تباهم کردی
خدایا مرگم را برسان.تنها دعای من.برو خوش باش بی غیرت
این جواب خوبیهام نبود. من هیچ ایراد اخلاقی رفتاری دینی مذهبی نداشتم و تو با بی لیاقتی منو انگشت نمای مردم کردی. من از بدیهات نمیگذرم. منی که تو شبهای سخت یارو یاورت بودم
کاش خودتو جای من میذاشتی و اونوقت میفهمیدی چه ظلمی در حقم کردی من دختر کوچه نبودم که امروز با تو باشم فردا با یکی دیگه. ما اونجور تربیت نشدیم. من همیشه فکر میکردم تو اولین و آخرین مرد زندگیم هستی. نمیدونستم برات قیمتی ندارم و ارزان از دستم میدهی.ای وااااااااای چیکار کردی با زنت واقعا الان عذاب وجدان نداری؟ من اون زمانی که ولم کردی و جواب تلفنارو ندادی و رفته بودی با توحید و بقیه خوش بودی، من از شدت غم مریض بودم معده ام وخیم شده بود و هیچ جوره درست نمیشد. اون بی خیالی اون موقع تو منو شوک کرد.تو مدیون زنت هستی
پست بهمن ۱۳۹۶: http://khodajanam.blogfa.com/post/153
من جلو همه ایستادم و بخاطر اعتقاداتم به تو بله گفتم چون فکر میکردم تو نامرد هم عاشقم هستی.
من وقتی زنت شدم هیچی نداشتی. و خانواده بی چشم و روت ذره ای بهت کمک مالی نکردن. پس من صادقانه و عاشقانه وارد زندگیت شدم.حالا تو بودی که باید منو خوشبخت میکردی که نکردی.
تا قیامت هم میگم دوستات و خانواده ات مشکل اصلی زندگی من بودن. تو باید بین آنها و من یکی را انتخاب میکردی که اونارو انتخاب کردی.
فکر کردی ناهید کانال بزنه و من تا برم منو بلاک کنه، خدا موفقتون میکنه؟ خدا عادل است نمیذاره حق ناحق بشه.
خداوند شاهد است هیچ کار خلاف و غیرشرعی و گناهی انجام ندادم. پس روسفید هستم نزد خدا. نه که بخوام از خودم تعریف کنم ولی تو لیاقت ایمان و پاکی و نجابت منو نداشتی. همینکه ناهید شلوار تنگ میپوشید و . قشنگ معلوم بود خانواده بی دینی داری. چی بگم. باید با یه زن بی حیا ازدواج کنی وگرنه من هرچی بگم تو الان نمیفهمی.
خدا را هزاران مرتبه شکر میکنم که در طول زندگی با تو وفادار بودم و مثل تو، چشمم به دیگری نبود و صادقانه و عاشقانه از محبت سیرابت کردم. حالا هم روسفیدم . من هیچ خطایی نکردم. خانواده تو روسیاه هستن که همه چیزشونو تو خونه جلو شماها بیرون میریختن و بعد تو کوچه یه چشمی تظاهر به دینداری میکردن.
با طرفداری کورکورانه و الکی از خانواده ات، خودتو گوشت قربانی خانواده بی حیایت نکن.
هیچ زن دینداری با خانواده بی حیایی رفت و اومد نمیکنه.
انسان باش و ناحق به زنت برچسب نزن.
من هیچ ایرادی نداشتم و این تو بودی لیاقت نداشتی بمانی . با نقشه ناهید و بی حیایی خودت نابودم کردی. خدا جای حق نشسته است. فکر کردی با آبروی زنت بازی کنی و مشاور کثافت بیاد مزاحم زنت بشه، تو روزگارت خوش میشه؟ نه خوش نمیشه. تا ابد هم خوش نمیشه.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه باران تهمت ودروغ و ناسزا را عليه من سرازير كردي، تا در ميان طوفانهاي وحشتناك ظلم و جهل و تهمت غوطهور شوم، و ناله حقطلبانه من در برابر غرش تندرهاي دشمنان و بدخواهان محو و نابود گردد، و در دامان عميق و پرشكوه درد، سر به گريبان فطرت خود فرو برم.
این نیایش دکتر چمران را باید بارها خواند تا راحت با ظلم مردم کنار اومد.
خدایا تنهام نذار.خیلی خیلی به تو مهربانم وابسته هستم.نباشی من هم نیستم
پست بهمن ۱۳۹۶: http://khodajanam.blogfa.com/post/143
شبها چطور راحت میخوابی؟ اصلا به من و تنهایی و غصه هام فکر نمیکنی؟ واقعا برام عجیبه اینقدر بی عاطفه بودی که تونستی بخاطر هیچ زندگیمو آتیش بزنی و تا قیامت منو بیچاره کنی. واقعا چطور عکس میندازی و خوشی؟ اصلا ته تهای دلت هم نگران سرنوشت زنی نیستی که همه دنیاش تو بودی؟ واقعا این انصافه بیای دختری را با وعده دوست داشتن ببری خونه بخت، اونوقت بخاطر بی تدبیری و بی لیاقتی خودت اونو بعد چند سال راحت رها کنی و به ظن خودت همه چیز تمام بشه؟ خداییش یکی با خواهر خودت همین رفتارو کنه چیکارش میکنی؟ خدایا چرا گذاشتی این مرد با من اینطور رفتار کنه نمیدونم کی ولی مطمئن باش آه دل شکسته من دامن خودت و خانواده بی دینتو میگیره.الان خونه ناهید هستی و خوش خوشانت. انگار نه انگار که زنی را نابود کردی. بخاطر اینکه ناهید دوست نداشت من زنت باشم. الان ثمین بغلت نشسته و باهاش بازی میکنی انگار نه انگار قلب زنت را آتیش زدی. هر روز گریه میکنم و آه میکشم که چرا نتونستی منو با محبت نگه داری؟ چرا رازهامونو به مشاور گفتی.چرا؟ بیا جواب چراها را بده. من حلالت نمیکنم و هرگز نمیبخشمت.
درباره این سایت